تأثیر هوش مصنوعی بر بهرهوری میتواند تریلیونها دلار به ارزش اقتصاد جهانی بیفزاید. آخرین تحقیقات جهانی تخمین میزند که هوش مصنوعی مولد میتواند سالانه معادل 4.4 تریلیون دلار در موارد مورد استفادهای که تجزیه و تحلیل بر اساس روند بارگیری هوش مصنوعی در کسب و کارها بوده است، به گردش مالی اضافه کند.
در مقایسه، کل تولید ناخالص کشورهای مختلف بطور متوسط تأثیر حضور هوش مصنوعی می تواند تا 40 درصد افزایش ایجاد کند. اگر تأثیر تعبیه هوش مصنوعی در نرمافزاری را که در حال حاضر برای وظایف یک فرد از پرسنل تان استفاده میشود، در نظر بگیریم، این تخمین افزوده تقریباً دو برابر خواهد شد، و حدود 75 درصد از ارزشی که موارد استفاده هوش مصنوعی مولد میتواند ارائه دهد، در چندین حوزه قرار میگیرد:
·عملیات مشتری، بازاریابی و فروش، مهندسی نرمافزار و تحقیق و توسعه. در کسب و کار تجاری، مواردی بررسی شده است که در آنها فناوری میتواند چالشهای خاص تجاری و روشهایی که یک یا چند نتیجه قابل اندازهگیری تولید میکنند، را برطرف کند. نمونههایی از آن شامل توانایی هوش مصنوعی در پشتیبانی از تعاملات با مشتریان، تولید محتوای خلاقانه برای بازاریابی و فروش و تهیه کد کامپیوتری بر اساس زبان انسان و بسیاری از کارهای دیگر است.
هوش مصنوعی تأثیر قابل توجهی در تمام بخشهای صنعت خواهد داشت.
بانکداری، فناوری پیشرفته و علوم زیست محیطی از جمله صنایعی هستند که میتوانند بیشترین تأثیر را بعنوان درصدی از درآمد خود از هوش مصنوعی ببینند. به عنوان مثال، در سراسر صنعت بانکداری، اگر موارد استفاده به طور کامل پیادهسازی شوند، این فناوری میتواند سالانه ارزشی معادل 340 میلیارد دلار اضافی ایجاد کند. در کالاهای بستهبندی شده مصرفی، تأثیر بالقوه هوش صنوعی قابل توجه است و حدود 660 میلیارد دلار در سال است.
هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که آناتومی کار را تغییر دهد و با خودکارسازی برخی از فعالیتهای فردی کارگران، قابلیتهای آنها را افزایش دهد. هوش مصنوعی فعلی و سایر فناوریها این پتانسیل را دارند که فعالیتهای کاری را که 60 تا 70 درصد از وقت کارمندان را به خود اختصاص میدهند، خودکار کنند.
شتاب در اتوماسیون فنی عمدتاً به دلیل افزایش توانایی هوش مصنوعی در درک زبان طبیعی است که برای فعالیتهای کاری که 25 درصد از کل زمان کار را تشکیل میدهند، و البته که مورد نیاز است. بنابراین، هوش مصنوعی تأثیر بیشتری بر کار دانشمحور مرتبط با مشاغلی دارد که دستمزد و الزامات آموزشی بالاتری نسبت به سایر کارها دارند.
با توجه به افزایش پتانسیل اتوماسیون فنی، سرعت تحول نیروی کار احتمالاً افزایش خواهد یافت. سناریوهای بروزرسانیشدهی پذیرش ما، شامل توسعهی فناوری، امکانسنجی اقتصادی و جدول زمانی ، منجر به تخمینهایی میشود که نشان میدهد نیمی از فعالیتهای کاری امروزی میتوانند بین سالهای 2030 تا 2060 خودکار شوند، که نقطهی میانی آن در سال 2045 یا تقریباً یک دهه زودتر از تخمین قبلی خواهد بود.
هوش مصنوعی میتواند بهرهوری نیروی کار را در سراسر اقتصاد به طور قابل توجهی افزایش دهد، اما این امر مستلزم سرمایهگذاری برای حمایت از کارگران در هنگام تغییر فعالیتهای کاری یا تغییر شغل است. هوش مصنوعی میتواند بسته به میزان پذیرش فناوری و اختصاص مجدد زمان کارگران به فعالیتهای دیگر، رشد بهرهوری نیروی کار را سالانه تا 0.6 درصد تا سال 2040 امکانپذیر کند. با ترکیب هوش مصنوعی با تمام فناوریهای دیگر، اتوماسیون کار میتواند سالانه تا 3.4 واحد درصد به رشد بهرهوری اضافه کند.
کارگران برای یادگیری مهارتهای جدید به پشتیبانی نیاز خواهند داشت و برخی شغل خود را تغییر خواهند داد. اگر بتوان «تغییر شغل و انتقال کارگران» و سایر خطرات احتمالی اجتماعی را مدیریت کرد، هوش مصنوعی میتواند به طور قابل توجهی به رشد اقتصادی کمک کند و از جهانی پایدارتر و فراگیرتر پشتیبانی کند.
دوران هوش مصنوعی تازه آغاز شده است. هیجان در مورد این فناوری محسوس است و طرحهای آزمایشی اولیه جذاب هستند. اما تحقق کامل مزایای این فناوری زمان میبرد و رهبران کسب و کار و جامعه هنوز چالشهای قابل توجهی برای پرداختن به آنها دارند. این چالشها شامل مدیریت خطرات ذاتی هوش مصنوعی، تعیین مهارتها و قابلیتهای جدید مورد نیاز نیروی کار و بازنگری در فرآیندهای اصلی کسب و کار مانند آموزش مجدد و توسعه مهارتهای جدید است.